زنده گی

همینجا روی این زمین برهوت، در میان ظلمات و تاریکی های آن، روزنه هایی وجود دارد تا نور را، رحمت را، بهشت را لمس کنی. از آن لذت ببری و لحظاتی به جای تکرار ملال آور زندگی، زنده گی کنی ... زنده گی! ای کاش این دقایق کوتاه زنده گی، پیوسته و همیشگی بود ... اما شاید اگر این دقایق کوتاه نبود، اینجا دیگر اسمش دنیا نبود! فانی نبود! دل کندن از آن ممکن نبود! و در آن سوی زندگی دنیا، در بهشت زنده گی جاریست، پیوسته و همیشگی ...

نظرات 1 + ارسال نظر
kimia یکشنبه 12 اردیبهشت 1389 ساعت 01:25 ب.ظ

سلام

یارب اندر دل آن خسرو شیرین انداز که به رحمت گذری برسر فرهاد کند
شاه را به بود از طاعت صدساله وزهد قدر یکساعته عمری که در او دادکند

موفق باشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد